بازم؟!
از نیمه شب دیشب دوباره بچه ام در اوج سلامتی و شیطنت تب کرد. گریههههههههه صبح هم یکی دوتا سرفه زد. دارم دیوونه می شم. حالم گرفته دلم گرفته الان پیش مامان فوفو هست نکنه بخاطر دوری از من باشه صبح دست انداخته بودی گردنم و التماس می کردی سر کار نرم دلت برام تنگ میشه با وعده وعید خرید تخم مرغ شانسی ازم جدا شدی اما مامان فوفو میگفت وقتی من رفتم کلی گریه کردی و خوابیدی بامید اینکه وقتی بیدار می شی منو ببینی. قلبم داره کنده می شه. خدا فقط میدونه چقدر دلتنگتم و قلباْ میخوام پیشت باشم. کاش برا ما مامانا طرح دورکاری هر چه زودتر پیاده میشد گرچه بنظر همه اش حرف بود و بس. آخه عزیز دلم تو چت میشه؟! دیروز بس شیطنت کردی چپ و راست از خدا تشکر کردم که بچه ام خوب خوب شده و بازی و جیغ و داد می کنه اما امروز تمام وجودم نگران و منتظره برگشتن پیش تو هست. هردومون بهم نیاز داریم. خدایا بچه مو عزیز دلمو همه وجودمو به خودت سپردم هواشو داشته باش. عصر که برگشتم تندی لباساتو پوشوندم و بردمت دکتر خودت دکتر زراعتیان بابایی هم اونجا منتظر ما بود دکتر گفت سرما خوردی و برات داروهای زیرو تجویز کرد:
شربت سرفه توسیان(آویشن) روزی ۳ ق ش
آنتی بیوتیک زتروماکس روزی ۵/۱ سی سی (البته از برکت مرحله جدید تحریم بابایی کلی گشت تا تو بازار با قیمت سرسام آور پپدا کرد)
۳/۲ تزریق آمپول دگزامتازون
جوشاندن و بخور قطره منتول نعنا در خانه روزی ۲ تا ۳ ساعت
قطره بینی سدیم کلراید (آب نمک خودمون) ۳ بار در روز
شربت کتوتیفن یا نام خارجی زادیتن هم قرار شد شبی یک ق ش ادامه بدی
شربت تقویتی مینا جوس روزی ۱ ق چ تا آخر زمستان
بقول دکتر بیمار شدن بچه های مهد کودکی تاثیر و نتیجه کار مادران کارمنده که اینجوری هزینه ها به هم سربه سر بشن. به چه قیمتی؟
یعنی مثلاً امروز سالگرد ازدواجمون بود و قرار بود جشن کوچکی برا خودمون داشته باشیم. مامان فوفو که مادرجونو برد تا استرس من کمتر شه ما هم برا دل نی نی بعد از دکتر رفتیم رستوران لوتوس هتل پارس تا بلکه بچه ام هوایی عوض کنه و مطرب و موسیقی و ... بهترش کنه. تو رستوران فقط نون خوردی و یه کم پنیر و لب به سوپ خوشمزه اش نزدی. منو بابا هم که هر چی سفارش دادیم از گلومون پایین نرفت حتی زورکی هم از فکر نی نی نتونستیم بخندیم. اما حداقل موسیقی زنده ساعت ۸:۳۰ نی نی رو یه کوچولو ذوق زده کرد و به وجد آورد طوریکه میگه بازم بریم رستوران.
خدایا بچه ام بهتر بشه. خیلی زود برات قربونی می کنم. آخه من تازه فهمیدم برا دخترا هم باید عقیقه کرد.
خاطرات دوران شيرين كودكي دختر كوچولوي نازم آوا پرنده ی کوچک خوشبختی اين بزرگترين، قشنگترين و بهترين هديه الهي... مي نويسم برات تا وقتي بزرگ شدي بخوني و بنويسي برام و من از ديدن لحظه لحظه بزرگ تر شدنت لذت ببرم...