استخون ترقوه کتف راس نی نی مو برداشته ... کاش دست و پای خودم شکسته بود اما نی نی ام بلایی سرش نمیومد
دیروز ساعت ۱۴:۳۰ ب.ظ. عموشی زنگ زد و گفت مرخصی بگیرم برم دم در دارن میان دنبالم. اول فکر کردم مامانم اتفاقی براش افتاده اما گفت چیزی نیست دست نی نی درد می کنه میخوان ببرنش بیمارستان. اسم بیمارستان کافی بود تا قلبم بیاد تو دهنم و دل تو دلم نمونه نمیدونم چطور کامی رو خاموش کردم و وسایلمو گذاشتم تو کیفمو خودمو رسوندم دم در. فقط خدا میدونه تو دلم چه خبر بود. دائم دعا کردم که واقعاْ چیز مهمی نباشه همه جور فکری سراغم اومد تا اینکه بالاخره بچه ها اومدن دنبالم و تو عزیز دلم بیحال و بیرمق تو بغل بابایی با دیدنم کمترین عکس العملی نشون ندادی و من نگران تر از قبل شدم. بردیمت بیمارستان دکتر فرهمندفر بعد از معاینه دکتر و عکس رادیولوژی معلوم شد استخوان ترقوه ی کتف راستت کمی مو برداشته. دکتر ارتوپد گفت اگه دستاتو زیاد تکون ندی بدون بستن چندروزه خوب میشه اما خواستیم که برات ببنده اونم دستور داد برات آتل شل بگیرن تا خیلی اذیت نشی گلم. دائم بهونه گیری می کردی و بیشتر از دردت از محیط بیمارستان و دکترایی که بهت دست میزدن ناراحت بودی. ۴ برگشتیم خونه اما نه حاضر بودی بخوابی نه غذا بخوری. چون کتفات بسته بودن جرات نمیکردی دستاتو حرکت بدی و دائم ناله میکردی. خلاصه ۶ راضی شدی یه ظرف آش رشته بخوری. بعد هم نقاشی و بازی و ... خدارو شکر به همین تموم شد و اتفاق بدتری پیش نیومد. عکستو ندارم وقتی گرفتم برات میزارم تا عبرت بقیه ی نی نی ها بشه (ماجرا از اونجا شروع شده بود که آوا برعکس رو مبل نشسته و هرچی داداشی گفته اینجوری نشین میخوری زمین گوش نکرده و گفته اگه منو بگیری منم گریه می کنم بعد به ثانیه ای از عقب برگشته و با سر روی کتف راستش خورده زمین) الان دیگه آوا متوجه شده که باید به حرف بزرگتر از خودش گوش بده چون بقیه خیر و صلاحشو میخوان. بچه م شده مثل پهلوونا مثل ملوان زبل. بازم خدا رو شکر
یه شاخه گل برا سرایدارمون کنار گذاشتی که بهش بدی آخه من نمیدونم چیه آقا مجید چشمتو گرفته که گل بهش میدی. فکر کنم بخاطر اینه که جوجه اردکاشو نشونت میده.
















خاطرات دوران شيرين كودكي دختر كوچولوي نازم آوا پرنده ی کوچک خوشبختی اين بزرگترين، قشنگترين و بهترين هديه الهي... مي نويسم برات تا وقتي بزرگ شدي بخوني و بنويسي برام و من از ديدن لحظه لحظه بزرگ تر شدنت لذت ببرم...