بابارو تیغ میزنم
بابایی نمیتونه به نی نی نه بگه نی نی هم از موقعیت کمال استفاده رو میبره و تا جا داره بابا رو تیغ میزنه. از وقتی برا دو سه هفته بابایی دیرتر میره سرکار و برا اینکه نی نی بیشتر بخوابه خودش میبردش مهد ... نی نی که از مامان جدا نمیشد از وقتی فهمیده برخلاف مامان بابا رو راحت میتونه نرم کنه دیگه نمیخواد با مامان بره بیرون برعکس میگه: تو برو سر کار من با بابا میرم مهد از سوپری کیف شانسی/ جوجه شانسی/ خلاصه هر چیز شانسی نه یکی بلکه چندتا میخرم بعد شما بیا دنبالم. گرچه که من خودم همیشه با این موضوع یعنی خرید برا بچه اونم به اجبار مخالفم اما چکنم فعلاْ با بابایی سر این موضوع به تفاهم نرسیدیم و شما تا میتونی بهره ببر فعلاْ. جالبه که خودتم با خنده می گی بابارو تیغ میزنم. بابا هم منو تیغ میزنه. خیلی دوست دارم
کیاشا کوچولوی یکماهه نی نی خاله اسماء
آوا در اوج شیطنت برای گرفتن دوربین
گلبرگ قشنگم
نی نی بلا
خاطرات دوران شيرين كودكي دختر كوچولوي نازم آوا پرنده ی کوچک خوشبختی اين بزرگترين، قشنگترين و بهترين هديه الهي... مي نويسم برات تا وقتي بزرگ شدي بخوني و بنويسي برام و من از ديدن لحظه لحظه بزرگ تر شدنت لذت ببرم...