***آوا و بای بای***
ديگه دخترك كوچولوي ناز من ياد گرفته كه از دستاي كوچيك نازش براي باي باي كردن هم استفاده كنه. من عاشق مچ قشنگ دستات موقع باي باي كردنت هستم خانم كوچولوي مهربون فرشته ي هفت آسمون. فدات بشم الهی. دیروز خاله جون مهربونه دو دست لباس راحتی گرم و نرمی رو که برش زده بودم برات آماده کرده بود وقتی عصر از کار برگشتم تنت کرده بود موهاتو هم دم خرگوشی بسته بود ماه بودی ماه تر شده بودی عزیز دلم. خدا برامون حفظت کنه که باعث شادی همه شدی فرشته کوچک نازم قربون ابروی ناز پیوسته ات برم. اینم عکسی که با لباست ازت انداختم البته داری با عروسکی که دایی جون برات آورده هم بازی می کنی...



+ نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۹/۰۱ ساعت 11:54 توسط مامان فرح
|
خاطرات دوران شيرين كودكي دختر كوچولوي نازم آوا پرنده ی کوچک خوشبختی اين بزرگترين، قشنگترين و بهترين هديه الهي... مي نويسم برات تا وقتي بزرگ شدي بخوني و بنويسي برام و من از ديدن لحظه لحظه بزرگ تر شدنت لذت ببرم...