***نازنين دختر تازه 11 ماهه شده وروجکم عاشق سه چرخه بازيه***
اينروزا واقعاً وروجك تر از هميشه شدي و بخاطر شيطنت كردن حتي زير بار خوابيدن نمي ري عزيز بازيگوشم، شير خوردنتم كه در طول روز كم شده !
دايي بهنام هم كه پنجشنبه شب 10/10/88 بخاطر گل روي ماهت آمد شيراز و برات كلي اسباب بازي (سه چرخه، عروسك، سگ و اسب موزيكال كه خيلي بامزه هستن و 2 تا ماشين و هواپيماي موزيكال ديگه ) آورد و حسابي لوست كرد بسكه دوستت داره و به دلت راه ميره. تو هم كه برا دايي حسابي رقصيدي و هنرنماي كردي و عاشق سه چرخه و آقا سگه شدي و دل ازشون نمي كني و تا چشمت بهشون ميافته با صداي پپپپپپپپپه و تتتتتتتته و ههههههههه و ايما و اشاره مي خواي سوار بشي و بازي كني گر چه هنوز پاهاي ناز كوچيكت به پدال نمي رسه ولي حسابي خوش ميگذره بهت ني ني بازيگوشم. جمعه هم براي ناهار رفتيم رستوران كه اينبار شما هم مي تونستي بنشيني هم غذا بخوري نسبت به آخرين باري كه رستوران بوديم اما چنان از شدت بيخوابي بخواب رفته بودي كه موقع ترك ميز بيدار شدي و مجبور شديم دوباره بنشينيم و برات يه ظرف سوپ جو سفارش داديم كه تا تهش نوش جان كردي. اينم عكس و خاطرات اين دو روز كه دايي جون شيراز بود و قلمدوشش مي شدي.
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |




خاطرات دوران شيرين كودكي دختر كوچولوي نازم آوا پرنده ی کوچک خوشبختی اين بزرگترين، قشنگترين و بهترين هديه الهي... مي نويسم برات تا وقتي بزرگ شدي بخوني و بنويسي برام و من از ديدن لحظه لحظه بزرگ تر شدنت لذت ببرم...