روز جمعه ۲۷/۱/۸۹ ظهر متوجه نيش زدن دندوناي بالايي جلوت شدم كه تازه دارن از لثه ات خارج مي شن. اين ميشه دندون سوم بچه ام. مباركت باشه. شايد بيماري و تب هفته ي پيشت بي دليل از اين نبوده باشه.  

شب هم خونه با جون حدوداي ساعت ۳۰/۲۱ يه قدم كوچولو برداشتي اما زودي افتادي چشمم كف پاهات دلبندم.

تازگيها يه كم بداخلاق شدي: ميزني، مي كشي، لج مي كني... به عمه جونا سپردم اينجور وقتا ذوقت نكنن و ازت نخندن تا بيشتر تحريك بشي كوموچولوي خودم. يه ماااااااااااااااااچ گنده اندازه لپت...

تيس دلست، لپ دنده، تون توتيت. آدلا پمپه يا سمپه بوساسا بوساسا سا  سا  سا/ ماچاچا ماچاچا چا  چا  چا.... :) دوستت داريم خوشگل مامان.