***آوا 17 ماهگی***
پرنسس خوشگلم دوستت دارم
دوست داری آب از لیوان بخوری اما خودتو خیس می کنی و منو نگران مبادا سرما بخوری.
صدای حیوونارو خوب یاد گرفتی. جمعه ها خاله مهربونه میاد از صبح میبردت خونه خودشون و حسابی بهت میرسه. هنوز شب ها چند بار برای خوردن م بیدار می شی و مامانی رو بیچاره کردی. حسابی کسر خواب دارم. احساس کسالت و درد کتف و گردن اذیتم می کنه. کار بیرون هم که... اما حاضرم تمام دردهای دنیارو بجون بخرم و تو شاد باشی و سالم عزیزکم. خیلی دوستت دارم. تمام سختی هارو برای روزی که تو در رفاه کامل باشی تحمل می کنم و امیدوارم تو همیشه راحت باشی فدای خنده های شیرین دلنشینت بشم وقتی ناراحتم می کنی زودی می بوسیم و صدام می کنی و تا نخندم و نبوسمت (آشتی نکنم) دست بردار نیستی. خدایا: فرزندم عزیزم عشقم امیدم جونم همه ی وجودمو در پناهت حفظ کن... آاااامین
عشق موسیقی ورقص- خیلی باحالی مامانی
بعد از خوردن بستنی چوبی- دور دهنشو ببینید
در حال سه چرخه بازی- نیگاش کن شیطونکو
در حال بچه داری یا همون مامان بازی- داره ناناشو می گردونه
در حال مناجات و ذکر- چه آسمانی شده نینی ام
در حال طنازی و دلبری چه بلا شدی نی نی

خاطرات دوران شيرين كودكي دختر كوچولوي نازم آوا پرنده ی کوچک خوشبختی اين بزرگترين، قشنگترين و بهترين هديه الهي... مي نويسم برات تا وقتي بزرگ شدي بخوني و بنويسي برام و من از ديدن لحظه لحظه بزرگ تر شدنت لذت ببرم...