عزيز دلم گنجشك كوچولوي مهربونم خدا منو بكشه تا نبينم گل دخترم بازم مريض شده. عشق جاودانه ي مامان چي شد كه ني ني ام دوباره سرما خورد، تو كه خيلي سر حال و زبرو زرنگ بودي چرا فكر مامانت نيستي مريض شدن تو آرامش مامانو بهم ميزنه قلب مامانو ميشكنه دل مامان ميگيره از اينكه نمي تونه كله ي اين ويروساي ناقلارو از بيخ بكنه تا هميجوري سرشونو نندازن زير و برن تو دل نيني بيگناه و معصومش. صبح پنجشنبه از ديدن عطسه هاي پي در پي تو دلم هررررررري ميريخت و خدا خدا مي كردم ديگه عطسه نكني چون نشونه ي خوبي نيست... اما شما مدام عطسه كردي و بعد هم كه آب مماغ كوچولوت راه افتاد ديگه دلي برام نموند و فقط منتظر شدم چند ساعتي بگذره و ببرمت زودتر دكتر معاينه كنه و بگه كه چيز مهمي نيست. آخه اين بار هنوز از اون 4 تا دندون آخري كه قراره بزودي دوست بقيه دندونات بشن خبري نيست پس چرا سرما خوردي دلبندم. عصر ساعت 5 دوتايي حاضر شديم و رفتيم درمانگاه سپهر پيش خانم دكتر ديره كه متخصص اطفاله و يكماه پيش يكبار ديگه هم پيشش رفته بوديم. اينبار با وجود اينكه 4 تا بچه قبل از تو وقتي وارد اتاق خانم دكتر مي شدن جيغ و هوارشون حسابي بالا ميرفت اما شما فقط ميگفتي: ترسيدم. وقتي هم نوبت خودمون شد با وقار و متانت يك پرنسس 2 ساله ي واقعي وارد مطب شدي و دفترچه بيمه و برگ ويزيت رو خودت دادي به خانم دكتر و اصلاً گريه زاري نكردي قربونت برم. خانم دكتر خيلي خوشش اومد و گفت روي بقيه رو كم كردي. راستش خودم هم تعجب كردم و منتظر برخورد ديگه اي از طرف تو بودم اما حالا مي بينم كه ست دكتر كوچولويي كه برات گرفتم و تو خونه باهاش بازي مي كني راس راسي بي تاثير نبوده و باعث شده تو با دكتر بهتر كنار بياي و خانم دكتر هم اينو تاييد كرد و گفت: اكثر مامانيي كه اين ستا رو برا بچه هاشون ميگيرن و بازي مي كنن كار ما رو يه جورايي راحت مي كنن. بعد از اينكه دكتر چشم و گلو رو كه به زور يه كوچولو باز كردي و گوش و نبضتو معاينه كرد گفت سرما خوردي و گوشت ملتهبه. برات داروهاي: آموكسي سيلين- شربت استامينوفن و شربت سرماخوردگي كيدي كلد تجويز كرد اما گفت تا 3 روز فقط سرما خوردگي بخوري و اگه علائم بيشتر شد يا بهتر نشدي شروع به دادن آنتي بيوتيك كنم و فقط اگه درد يا تب داشتي استامينوفن بخوري. خدا كنه با همين شربت تا 5 روز زودي دختر نازم خوب بشه. آاااااااااامين. موقع رفتن به خانم دكتر دست دادي و خداحافظي كردي، مي بيني همونطور كه خودتم مي گي: خانم شدم، حسابي خاااانوم شدي.

25

شب نتونستي راحت بخوابي مرتب غلت ميزدي و راه تنفست بسته ميشد و بيني ات مي گرفت روي تشكت منتول نعنا ريختم راحت تر خوابيدي عزيز دلم. خدا رو شكر كه يكي دو روز آخر هفته پيشتم. با گوشي مثلاً باهام تماس مي گيري و مي گي: سمات مامان آوا، سر تار نرو، پيش ني ني بمون (سلام مامان سر كار نرو پيشم بمون) يا مياي كنارم نازم مي كني مي گي: مامان خوشگله، دوسِت دارم، عشق، سر تار نرو، ني ني پيبشش (مامان خوشگلم دوستت دارم عاشقتم سر كار نرو پيش ني ني بمون) و دلم مي گيره كه نمي تونم هميشه پيشت باشم كه البته همه ي اينا فقط بخاطر راحتي و خير و صلاح آينده خودته نازنينم. فداي صورت بيحالت بشم، قربون مهربونيهات برم الهي...

25